امیر علی جانامیر علی جان، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

امیرعلی پسراژدها سوار

پسرم بو شد اما خدایا شکرت

الهی قربون اون چشم باد کردت بشم من نفس من بمیرم اما هرگز نبینم اون صورت زیبات چیزیش بشه دیروز ورزش داشتین از طرفه مدرسه باهام  تماس گرفتن و چون آقای معاون مدرسه آقای تبریزی  دوست بابا رضا هستش اول کمی احوال پرسی کرد و گفت بچه ها زنگ ورزش که دلم یهو ریخت گفتم حتما بچم چیزیش شده که گفت زمین خورد و سرش خورد به میله البته ما سریع یخ گذاشتیم دلم طاقت نیاورد سریع رفت مدرسه دیدم زیر ابروی گل پسرم بد جور باد کرده و انگار از داخل خونریزی داشت نوبت دکتر گرفتم که بایدببرمت نکنه خدایی نکرده چیزیت شده باشه ازت پرسیدم گریه که نکردی گفتی چرا یه عالمه گریه کردم خدایا شکرت که چشم بچم چیزیش نشد یا سرش به میله نخورد. ...
26 بهمن 1391

اولین قهر

امان از دست این بچه ها راستشو بخواین دوست های امیر با امیر قهرن چون یه پسره هست تقریبا با همه بچه ها لجه وقتی میخواد امیر منو اذیت کنه دوستاش میان طرفداری امیرو میکنن اما وقتی پسره میره سمته دوستاش امیر من فقط میره یه گوشه نگاهشون میکنه هیچی نمیگه دوستاشم گفتن ما با تو قهریم حالا گل پسرم اومده خونه میگه مامان میشه سرویس مدرسمو عوض کنی بچه ها باهام حرف نمیزنن الهی بمیرم به بچم میگن تو پررو هستی البته اونا هم بچن اما من فردا صبح باید برم پایین با دوستاش صحبت کنم که این دفعه باهم آشتی کنن. چقدر این فرشته های زمینی دلشون خوشه ...
16 بهمن 1391

چی بگم والله

  ** **  ** **  **     **   **   **   **   از دست این گل پسر ماه من که عاشقه شیافه هر موقع که تب میکنه شیاف میزارم براش اما تازگیا اگه مریض بشه میگه مامان از همونا که قلقلک میده برام بزار آخه این شد علاقه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!     ...
4 بهمن 1391
1